مدح و شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام
شاعر : علی قدیمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل
کاری بـجـز گـریـه برای ما نـمانده وقـتـی به آقـا رحـم در دنیا نـمـانـده
زندان دل زندان دل زندان سیه چال فرقی میان روز و شب اینجا نمانده
بـا تـازیـانـه روزههـا را بـاز کـرده انگـار در دست کسی خـرمـا نمانده
هر روز لاغر تر شد از روز گذشته غیر از عـبا چیزی که از آقا نمانده
از زهـر کین و سالهای کنج زندان در پـیـکــر آقـا گــمـانـم نـا نـمـانـده
جسمش اگرچه با غلامان گشته تشییع تدفین که اسمش بر دهاتی ها نمانده
سـر روی پـیـکـر داشـتـه الحـمـدلله رأسـش دم دروازههـا بـالا نــمـانـده
با اینکه در زندان غم تنها ترین بود در بیـن نـامحـرم زنش تـنها نمانـده
|